سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 31
بازدید دیروز : 30
کل بازدید : 39934
کل یادداشتها ها : 11
خبر مایه


< 1 2

گام اول:

اولین قدم در آموزش صداقت به کودک، معنی کردن صداقت با الگو قرار دادن کسی است که با صداقت و درستی زندگی می کند. افرادی که با شما در یک خانه زندگی می کنند پشت این درهای بسته چشمان شان به شما خواهند بود. آنها مراقب رفتار شما هستند. اعمال و رفتار شما در موقعیت های مختلف و اینکه چگونه شما با شرایط زندگی کنار می آیید، به خانواده تان نشان خواهد داد که شما واقعا چه قدر روراست و صادق هستید. اگر فکر می کنید می توانید دروغ های مصلحتی کوچکی بگویید بدون اینکه روی افراد دیگر تاثیرگذار باشد، باید بدانید که هیچ چیزی به اسم دروغ مصلحتی وجود ندارد و بچه ها دروغ را از رفتار و چهره تان می خوانند.

 ? گام دوم:

با شیوه تربیتی که برای فرزندتان انتخاب کرده اید، هماهنگ و یک جور باشید. تربیت تامین کننده ساختار و ثباتی است که به فرزندان اجازه می دهد احساس امنیت و حمایت کنند. بچه ها بسیار باهوش هستند و درست همان جاهایی که با آنها صادق و روراست نبوده اید را خواهند دید.

 

? گام سوم:

تشویق کردن انتخاب های مثبت و رفتارهای درست، راهی فوق العاده برای نشان دادن اهمیت صادق بودن به بچه هاست. وقتی فرزندان تان راست می گویند و صادقانه رفتار می کنند، به آنها جایزه بدهید. این آسان است که همیشه اشتباهات را به آنها گوشزد کنیم و بگوییم که کجا اشتباه کرده اند ولی باید به فرزندان نشان داد که صادق بودن ارزش تحسین و ستایش را دارد و اگر خودشان به کار اشتباهی که انجام داده اند اعتراف کرده اند با رفتار خود به آنها نشان دهید که صداقت شان آنقدر برای شما مهم است که می توانید از عمل اشتباه آنها چشم پوشی کنید.

 

 


  

 روش راست گویی کودک

والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که یکی از علتهای دروغگوئی کودکان، آموزش نادرست خانواده است. در خانوادهای که پدر و مادر و دیگر اعضاء آن همواره به یکدیگر دروغ میگویند، نمیتوان انتظار داشت کودکی راستگو تربیت شود. دروغگویی کودک ممکن است برای جلب توجه اطرافیان نیز باشد. چنانچه کودکی در خانواده و مدرسه مورد بیتوجهی اطرافیان قرار گیرد، برای نشان دادن خود و جلب توجه ممکن است به دروغ گفتن در زمینههای گوناگون متوسل شود.
کودکانی که نسبت به دوستان و اطرافیان خود احساس کمبود میکنند ممکن است برای جبران کمبودها درزمینههای مختلف همچون شغل والدین، محل سکونت، وضع تغذیه، دوستان، تفریحات و سفرها به دروغ متوسل شوند و به این وسیله درون آشفته و نگران خود رابه طور موقت تسکین دهند.
ترس کودک نیز میتواند عامل و انگیزه دروغگویی باشد ـ نجات و رهائی از مجازات موجب کتمان واقعیت از سوی کودک میشود و باید اذعان کرد که سختگیریهای افراطی و برخوردهای خشن والدین و مربیان با کودک هم از علل مهم دروغگویی کودک محسوب میشود. گاه نحوه بیان و برخورد والدین و مربیان با کودک، به او دروغگویی را میآموزد. بهعنوان مثال والدین به کودکی که مرتکب اشتباهی شده است اصرار میکنند که او این کار را انجام نداده است بلکه دیگری مثلاً همسایه یا دوست یا برخی موجودات خیالی سبب آن بودهاند. در این حالت والدین علاوه بر آنکه کودک را دروغگو بار میآورند او را به گریز از قبول مسؤولیت رفتارش نیز وادار میکنند.
انتظار و توقع بیش از حد از کودکان و مقایسه آنان با دوستان و همکلاسیها نیز ازدیگر عوامل دروغگویی کودکان است. در این صورت کودک از طریق دروغ گفتن میتواند هم براحساسات حقارت خود بهطور موقت غلبه کند و هم والدین ناآگاه خود را راضی و خشنود سازد و نظر آنان را بهسوی خود جلب کند.
برای پیشگیری و درمان دروغگویی، والدین و مربیان باید واقعیات را بپذیرند و برای شنیدن موارد شیرین و تلخ از طرف کودکان آماده شوند و با رفتار خود به کودک بیاموزند که گفتن واقعیات، به هر صورتی که باشد پذیرفتنی است و موجب تنبیه و آزار کودک نخواهد شد.
اگر کودک پی ببرد که والدین و مربیان او را برای دروغگویی تشویق و برای راستگویی تنبیه نمیکنند،
به تظاهر در رفتار و جعل واقعیت نخواهد پرداخت. والدین و مربیان باید از طرح پرسشهایی که کودک به آنها به احتمال قوی پاسخ نادرست خواهد داد، خودداری کنند. در صورت مشاهده هرگونه دروغگویی از سوی کودک، والدین و مربیان نباید شتابزده عمل کنند و به تنبیه کودک مبادرت ورزند بلکه برای بازداشتن کودک از دروغگویی و اصلاح رفتار میتوان و گاه باید روش برخورد با کودک را با توجه به موقعیت انتخاب کرد. برخی از روشها عبارتند از: نشان دادن ارزش راست گفتن؛ در وهله اول کودک باید دریابد که دروغگویی کار نادرست و ناپسند و راستگویی عملی با ارزش و پسندیده است. کودک باید ارزش راست گفتن را در عمل تجربه کند. والدین و مربیان نباید در برابر دروغهای کودکان برآشفته شوند و او را کتک بزنند. بیان نتایج زشت و تلخ دروغگویی به صورت داستان، برای کودکان میتواند در آموزش عواقب تلخ دروغگویی مفید واقع شود. همچنین اگر والدین و مربیان کودک را در خلوت ـ نه در جمع ـ در جوی محبت آمیز و پرعطوفت با مضرات و نتایج دروغگویی آشنا سازند، می توان مطمئن بود که این شیوه تربیتی مؤثر واقع شود.
اجازه بیان احساسات نیز راه دیگری است و کودک باید احساسات خود را آزادانه ابراز کند. در صورتی که بیان احساسات، باعث آزار و اذیت اطرافیان شود باید به کودک آموخت که بهتدریج این احساسات را جایگزین احساسات خوشایند کند و به هیچ وجه نباید برای احساساتش تنبیه شود. همچنین در مواردی که کودک مرتکب اشتباهی شد ولی درتعریف موضوع دروغ نگفت، باید به ملایمت و بهطور صحیح به او تذکر داده شود که رفتارش درست و پسندیده نبوده و بهتر است آن را تکرار نکند.
هشدار به کودک، همدردی با او و درمواقع ضروری نادیده گرفتن حرفهایش و گاه بی توجهی به او از روشهایی است که در برخی مواقع میتواند برای پیشگیری و درمان دروغگویی کودکان مورد استفاده قرار گیرد.

 


  

تعریف راست گویی

راست گویی یعنی واقعیت را همان طور که هست جلوه دادن و ظاهر و باطن را یکی کردن; به عبارت دیگر راست گویی یعنی بیان حقایق و مسائل بدون کم و کاست و این یکی از اصول ارزشی است که هر دین و آیین الهی بر آن تأکید می ورزد و عقل و خرد بشر نیز آن را مورد توجه قرار می دهد، چرا که سلامت و تعادل دل و زبان، یک سویی و هماهنگی ظاهر و باطن در رفتار، گفتار و فکر و اندیشه را ایجاب می کند.

راستی از دیدگاه قرآن و روایات

اسلام دینی است که براساس سرشت انسان ها طراحی و برنامه ریزی شده است. راستی و صداقت نیز خواست فطرت انسان است و این دو با یکدیگر پیوندی عمیق و ناگسستنی دارند. از این رو در قرآن و سخنان پیشوایان دین، بر صداقت و راستی حتی در سخت ترین شرایط تأکید شده است.

در نگاه قرآن کریم راست گویان، دوستان خد، و دروغ گویان، دشمنان خدا شناخته می شوند. رسول گرامی اسلام(ص) می فرماید: (راستی، مبارک، و دروغ، نامیمون است.)1

امیر مؤمنان علی(علیه السلام) می فرماید:

ـ (راستی، قوی ترین رکن ایمان است.)2

ـ (دو چیز ملاک دین است، راستی و یقین.)3

ـ (وقتی خداوند بنده خود را دوست بدارد به او راستی الهام می کند.)4

امام صادق(علیه السلام) نیز یکی از علل برانگیخته شدن پیامبران را توجه به راستی و دوری از دروغ می داند.

آن حضرت می فرماید: (خداوند هیچ پیامبری را برنینگیخت جز با راستی و امانت داری نسبت به نیکوکار و بدکار.)5

اگر بگوییم راستی و درستی، شالوده دین و ایمان را تشکیل می دهد و آن کس که از این خصلت زیبا به دور باشد دینی بی ریشه دارد، سخنی به گزاف نگفته ایم.

آثار راست گویی

آثار ارزنده هر چیزی بستگی به ارزش و اهمیت آن دارد و چون راستی اهمیت بالایی دارد، پیامدهای ارزش مند و نیکویی را نیز دربر دارد که چند مورد از آنها را مرور می کنیم:

1. همراهی خدا: فردی که راستی را بر دروغ ترجیح می دهد و فرمان الهی را اجرا می کند، خداوند متعال از او راضی می شود و در همه امور پشتیبانی وی را با خود به همراه دارد، زیرا خدا در قرآن تأکید کرده است: دوستدار راست گویان است. حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) می فرماید: (الا فاصدقوا فان الله مع الصدق...6 هان! راست بگویید که خدا با راستی است.)

2. پاکی کردار: وقتی زبان کسی راست گو شد، تمامی اعمالش به پیروی از آن از انحراف و اشتباه مصون می ماند و نمی تواند در زندگی غل و ریا را جایگزین صداقت کند. امام موسی کاظم(علیه السلام) می فرماید: (من صدق لسانه زکی عمله;7 کسی که زبانش راست بگوید، کردارش پاک می شود.)

3. نجات و سلامتی: بدون شک یکی از رهاوردهای مهم صداقت، نجات و سلامتی است. اگر انسان راست گو باشد و به این وصف شناخته شود، مورد اعتماد مردم قرار می گیرد و سخن او را درست می شمرند و می پذیرند. در این صورت اگر برای شخص صادق گرفتاری و مشکلی پیش آید، امتیاز راست گویی سبب نجات او می شود و از گرفتاری و خطر به سلامت می گذرد. امام علی(علیه السلام) می فرماید: (عاقبة الصدق نجاة وسلامة;8 فرجام راست گویی، نجات و سلامتی است.)

4. بزرگی مقام: فرد راست گو همیشه مورد احترام و تکریم دیگران است. یکی از دلایل اصلی احترام اعراب به پیامبر(ص)، راست گویی و صداقت او بود، زیرا هرگز از او دروغ نشنیده بودند. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: (بر تو باد به راست گویی، زیرا کسی که در گفتارش صادق باشد، مقام و منزلتش بزرگ می شود.)9

5. پاداش های اخروی: راست گویان به دلیل پیروی از فرمان الهی، از پاداش های اخروی که خدا وعده داده است بهره مند می شوند. خداوند در قرآن می فرماید: (امروز روزی است که راستیِ راست گویان به آنها سود بخشید. برای آنهاست باغ هایی که آب زیر درختان آن جریان دارد. همواره در آن جاویدان خواهند بود. خداوند از آنها خشنود و آنها از خداوند خشنود خواهند بود و این رستگاری بزرگ است.)10

راستی کن که راستان رستند در جهان راستان قوی دستند

راست گویی فتنه انگیز

با وجود فضیلت و ارزشی که راست گویی دارد اما گاهی مایه دردسر، ضرر و فساد است و از این جهت ممنوع است. بنابراین آشنایی با موقعیت ها و سنجیدن سود و زیان سخن و گزینش طرف مهم تر، یکی از وظایف مسلمان، به شمار می رود. مواقعی که گفتن حرف راست، منشأ بروز فتنه و درگیری و حتی قتل و خون ریزی می شود، راست گفتن واجب نیست. پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرماید: (راست گویی در سه چیز ناپسند است:

سخن چینی، سخن گفتن با مرد درباره همسر او به چیزی که آن را زشت و ناپسند داند و تکذیب خبری که شخص می دهد.)11

آثار ناپسند دروغ

دروغ با کرامت و بزرگ منشی انسان سازگار نیست و موجبات پستی او را فراهم می آورد. افراد با کرامت و بزرگوار هرگز با دروغ میانه ای ندارند. در این جا برخی از پیامدهای دروغ را یادآور می شویم:

1. دروغ، سرچشمه نفاق: از آن جا که راستی، حرکت براساس فطرت، و دروغ، حرکت برخلاف آن است، همیشه بین دل و زبان دروغ گو تضاد وجود دارد و همین نکته او را به سوی نفاق می کشاند. وجدان دروغ گو همواره در رنج و عذاب و وجودش پر از تشویش و نگرانی است و شخصیت او به علت کثرت دروغ، متزلزل می باشد.

2. تزلزل ایمان: دروغ، اساس ایمان را برهم می ریزد و زمینه دور شدن لحظه به لحظه انسان را از فطرت الهی فراهم ساخته و او را به سوی انحراف و پستی می کشاند. امام باقر(علیه السلام) می فرماید: (دروغ گویی، ویران کننده ایمان است.)12

3. زمینه سازی برای گناهان: چه بسا انسان دروغ گو برای پوشاندن دروغش مجبور شود گناهانی دیگر انجام دهد; مثلاً به کسی تهمت بزند و کاری را که خود کرده است به دیگری نسبت دهد. در بدی دروغ همین بس که امام صادق(علیه السلام) آن را بدتر از شراب دانسته است.13

4. کفر ورزیدن: گاهی دروغ انسان را به کفر می کشاند، زیرا وقتی انسان به فسق و فجور و نقض قوانین و نفاق رو می آورد، زمینه کفر ورزیدن به خدا و تخطی از فرمان در او فراهم می شود. شخصی به محضر پیامبر(ص) رسید و پرسید: کار دوزخیان چیست؟ فرمود:( دروغ گویی; دروغ، انسان را به فاجری و پرده دری می کشاند و چون فاجر شد، کافر می گردد و جای انسان کافر در آتش است.)13

5. بی اعتبار شدن: دروغ، انسان را پیش دیگران بی اعتبار می کند و حتی اعتبارش را نیز نزد خود از دست می دهد. چنین شخصی همواره در اضطراب و تشویش به سر می برد تا مبادا دروغش برملا شود و رسوای خاص و عام گردد. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: (کسی که به دروغ گویی معروف شد، اعتماد مردم به او کم می شود.)14

داستان چوپان دروغ گو، نمونه بارزی از سلب اعتماد مردم نسبت به افراد دروغ گو است.

6. کم شدن حافظه: از آن جا که دروغ گو مرتباً برخلاف واقعیت و حقیقت سخن می گوید، ممکن است در مجالس مختلف حرف های ضد و نقیضی بزند و نفهمد که این حرف را قبلاً طوری دیگر بیان کرده و در نتیجه همه متوجه دروغ او می شوند.امام صادق(علیه السلام) می فرماید: (از مواردی که خداوند به زیان دروغ گو کمک می نماید، فراموشی است.)15 فراموش کاری از جمله چیزهایی است که به زیان و بی آبرو شدن دروغ گو می انجامد و او را نزد اطرافیان رسوا می کند.

ریشه های دروغ گویی

برای معالجه دروغ باید به دنبال ریشه های آن بود، چرا که اولین گامِ درمان، شناخت علت هاست. در یک دسته بندی کلی می توان ریشه های دروغ گویی را این گونه بیان کرد:

1. پستی نفس: بعضی از مردم به دلیل این که در خود هنری نمی بینند و احساس می کنند در میان جامعه شخصیتی ندارند، می کوشند تا در پناه دروغ گویی، کمبودهای خود را جبران کرده و توجه دیگران را به خود جلب کنند. رسول خدا(ص) فرمود: (دروغ گو دروغ نمی گوید مگر به سبب پستی نفس خویش.)16

2. ترس از جریمه و مجازات: برخی از مردم به دلیل ترس از مجازاتِ خلاف کاری های خود به دروغ متوسل می شوند و می کوشند بدین وسیله تخلف خود را قانونی و منطقی نشان دهند.

3. دورویی: دو رویی موجب دروغ گویی می شود، زیرا فرد دو رو باید چیزی را که با قلب نپذیرفته در زبان و رفتار با آن موافقت کند که این همان دروغ است. در واقع منافق خود را موافق جلوه می دهد، در حالی که چنین نیست.

4. سخت گیری بی مورد: بعضی از پدران و مادران ناآگاه یا فرماندهان و سرپرستان نادان به فرزندان و زیردستان خود بیش از حد فشار می آورند و از آنان بیش از توانایی شان تکلیف می خواهند. این گونه رفتار کردن موجب می شود تا آنان برای قانع کردن طرف مقابل به دروغ متوسل شوند.

درمان دروغ گویی

پس از شناخت عوامل دروغ گویی، باید به درمان آن پرداخت. در این جا چند راه کار برای درمان دروغ گویی ارائه می شود:

1. برطرف کردن احساس حقارت در شخص; 2. تقویت صفت شجاعت در افراد; 3. از بین بردن صفت زشت دورویی; 4. سخت گیری نکردن به زیردستان و فرزندان; 5. بالا بردن درجه ایمان افراد; 6. تأمل و تفکر در سرانجام دروغ گویی; 7. تفکر در پاداش راست گویان; 8. هم نشین نشدن با دروغ گویان; 9. دعا و راز و نیاز با خدای بزرگ برای درمان دروغ گویی.

پی نوشت ها:

1. بحارالانوار، ج7، ص67.

2. شرح غررالحکم و دررالکلم، ج2، ص6.

3. همان.

4. همان.

5. بحارالانوار، ج71، ص2.

6. همان، ج69، ص386.

7. همان.

8. غررالحکم و دررالکلم، ج4، ص363.

9. همان، ج2، ص296.

10. مائده(5) آیه 119.

11. بحارالانوار، ج71، ص9.

12. اصول کافی، ج2، ص339.

13. وسائل الشیعه، ج3، ص232.


  

صداقت و راستگویی

  راستگویی از اعمال نیکوی انسانی و نزد دین و خرد از جایگاه ویژه ای برخوردار است. فطرت پاک انسان ایجاب می کند که آدم سالم و متعادل، دل و زبانش یکسو و هماهنگ باشد، ظاهر و باطنش یکی باشد و آنچه را باور دارد بر زبان جاری کند.

اسلام دینی فطری است و راستی نیز خواست فطرت است، پس این دو پیوندی ناگسستنی دارند و در روایات اسلامی با تعابیر گوناگونی بر راستگویی مسلمانان تأکید شده و آن را از اصول ایمان و تدین به حساب آورده اند.

رسول اکرم (ص) می فرماید: «الصّدْقُ مُبارَک وَ الکِذْبُ مَشْؤُومٌ»

راستی، مبارک و دروغ نامیمون است.

امیرمؤمنان (ع)، راستگویی را قویترین پایه ایمان، ملاک دین و الهام از سوی خدا دانسته، می فرماید: «اَلصدقُ اقوی دَعائِمِ الایمانِ» راستی قویترین رکن ایمان است.

با این وصف اگر بگوییم راستی و درستی شالوده دین و ایمان را تشکیل می دهد و آن که از این خصلت زیبا وحیاتی برکنار باشد در واقع دین در او بی ریشه است، سخن گزافی نگفته ایم.


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ